new speaker16.0را
من «را» هستم. در عشق و نور خالق بیکران به شما درود میفرستم. اکنون ارتباط ما برقرار است.
new speaker16.1پرسشگر
میخواهم بپرسم که با توجه به تحریفِ ارادهی آزاد در اصل یگانگی، حافظان چطور میتوانند زمین را قرنطینه کنند؟ آیا این قرنطینه تحریفِ ارادهی آزاد را شامل میشود؟
new speakerرا
من «را» هستم. حافظان حافظِ تحریفِ ارادهی آزاد برای همتافتهای ذهن/بدن/روح در تراکمِ سومِ این کرهی سیارهای هستند. آنچه باعث شد قرنطینه فعال شود، اتفاقاتی بودند که مانع دسترسی همتافتهای ذهن/بدن/روح به تحریف ارادهی آزادِ خودشان میشد.
new speaker16.2پرسشگر
شاید در اشتباه باشم اما به نظرم اگر مانعی هم بوده باشد، احتمالا از ارادهی آزاد گروه اوریون ناشی شده است. این مساله با آنچه الآن گفتید، چطور در تعادل است؟
new speakerرا
من «را» هستم. تعادلبخشی از بُعد به بُعد است. اقداماتِ این به اصطلاح سرکوبگران برای دخالت در ارادهی آزاد، در بُعدِ ادراکِ خودشان قابل قبول است. با این حال همتافتهای ذهن/بدن/روح در این بعد که سوم میگویید، بُعدی از ارادهی آزاد را شکل میدهند که در آن نمیتوانند تحریفاتِ موجود در راستای فریب را کاملا تشخیص دهند.
پس هدف از قرنطینه کردن زمین، متعادل کردنِ تفاوتِ موجود در ارتعاشِ این دو بعد بود. قرنطینه شرایطی پیش میآورد که ارادهی آزاد گروه اوریون متوقف نشود، اما چالشهایی برابرش قرار گیرد و از این طریق تعادل ایجاد میکند. در عین حال انتخابِ آزادِ گروه تراکم سومی نیز سلب نمیشود.
new speaker16.3پرسشگر
آیا پنجرههایی که پیش میآیند، به گروه اوریون این فرصت را میدهند تا هر از گاهی از قرنطینه عبور کنند؟ آیا این پدیده ربطی به تحریفِ ارادهی آزاد دارد؟
new speakerرا
من «را» هستم. درست است.
new speaker16.4پرسشگر
میشود بگویید که چطور عمل میکند؟
new speakerرا
من «را» هستم. نزدیکترین تشبیه، آنهم تا حدی محدود مولد اعداد تصادفی است.
new speaker16.5پرسشگر
منبع این مولد اعداد تصادفی چیست؟ آیا توسط حافظان ایجاد شده تا اقداماتشان برای حفاظت از ارادهی آزاد تعادل یابد؟ یا اینکه منبعی غیر از حافظان دارد؟
new speakerرا
من «را» هستم. تمامی منابع یکی هستند. با این حال متوجه منظورتان هستیم. پدیدهی پنجرهای، پدیدهای مربوط به دگر-خود است که توسط حافظان ارائه شده است. این پدیده از ابعادی فراتر از فضا/زمان و در عرصهای عمل میکند که شما انرژی هوشمند میگویید. همانند چرخههای شما، این شیوهی تعادلبخشی و اینگونه ریتمها مثل ساعت دقیق عمل میکنند. در مورد پدیدهی پنجرهها، هیچ موجودی ساعت را در اختیار ندارد. پس گرچه این پدیده تصادفی به نظر میآید، در بعدی که این تعادل را فراهم میکند، تصادفی نیست. به همین دلیل بود که گفتیم تشبیه آن به مولد اعداد تصادفی تا حد محدودی درست است.
new speaker16.6پرسشگر
پس این فرایند تعادل بخشی از طریق پنجرهها انجام میشود تا گرایشِ مثبتِ حافظان کاهش نیابد. چون اگر زمین را کاملا محصور میکردند، گروه اوریون نمیتوانست هیچ تماسی با آن داشته باشد. درست است؟
new speakerرا
من «را» هستم. تا حدی درست است. تاثیر فرایند تعادلبخشی باعث میشود میزانِ یکسانی از جریانات مثبت و منفی ارائه شود، این بواسطهی تحریفاتِ ذهن/بدن/روح در همتافت اجتماعی متعادل میشود. بنابراین در مورد سپهر سیارهای خاصِ شما، از آنجایی که گرایش اغلب تحریف-همتافتها به اصطلاحِ خودتان تا حدی منفی است، سپهر این سیاره نیاز کمتری به اطلاعات یا محرکات منفی دارد.
new speaker16.7پرسشگر
پس ارادهی آزاد به این شیوه کاملا متعادل شده تا همهی افراد به یک اندازه فرصت داشته باشند که بین خودیاری و دگریاری انتخاب کنند. درست است؟
new speakerرا
من «را» هستم. درست است.
new speaker16.8پرسشگر
به نظرم این مکاشفهی بزرگی در مبحث اصل ارادهی آزاد است. متشکرم.
سوالی میپرسم تا به مثالی از این اصل برسیم. اگر اعضای کنفدراسیون بر زمین فرود بیایند، مردم آنها را خدا میانگارند. این باعث میشود اصل ارادهی آزاد نقض شود و از قطبیت کنفدراسیون در راستای همهیاری کاسته شود. تصور میکنم که اگر اعضای گروه اوریون به سطح زمین بیاید، همین اتفاق برایش میافتد. اگر آنها بر زمین فرود بیایند و به عنوان خدایان تلقی شوند، قطبیتشان چه تغییری در راستای خودیاری خواهد کرد؟
new speakerرا
من «را» هستم. در صورت رخ دادن فرودهای انبوهِ گروه اوریون، قطبیتشان به سمت خودیاری به شدت افزایش مییابد. یعنی دقیقا عکس اتفاقی که برای کنفدراسیون میافتد.
new speaker16.9پرسشگر
اگر گروه اورین میتوانست بر زمین فرود بیاید، قطبیتش بیشتر میشد؟ میخواهم به این برسم که آیا برای اعضای گروه اوریون بهتر است که پشت صحنه فعالیت کرده و از جمع زمینیان نیرو جذب کنند یا بهتر است به سطح زمین بیایند و مردم را با نمایش قدرتهای خارقالعادهشان مجذوب کنند؟ البته با این فرض که مردم کاملا با ارادهی آزادِ خودشان، خودیاری را انتخاب کرده باشند.
new speakerرا
من «را» هستم. میتوانیم بگوییم که مورد اول در دراز مدت برای گروه اوریون مفیدتر است. چون در آن صورت مجبور نیستند بر زمین فرود بیایند و اصل ارادهی آزاد را نقض کنند و در عین حال میتوانند اهدافشان را از طریق ساکنین این سیاره پیش ببرند.
در مورد دومین شرایطی که گفتید، فرودی انبوه به محدود شدنِ ارادهی آزاد در این سیاره و کاهش قطبیت گروه اوریون میانجامد. با این حال میتوان آن را نوعی قمار دید؛ چرا که اگر گروه اوریون موفق به تسخیر سیاره شود و آن را به فرمانروایی خودش بیافزاید، قوانین ارادهی آزاد از نو برقرار خواهند شد. از آنجایی که گروه اوریون میخواهد به سوی خالق یکتا پیش برود، بعید است به چنین اقدامی دست بزند. میل گروه به پیشروی باعث میشود که از نقضِ اصلِ سردرگمی پرهیز کند.
new speaker16.10پرسشگر
شما در مورد گروه اوریون از اصطلاح «فرمانروایی» استفاده کردید. چند وقتی است در این فکرم که احتمالا فیلم «جنگهای ستارهای» نوعی تمثیل از جریانِ کنونی وقایع است. درست میگویم؟
new speakerرا
من «را» هستم. این همانقدر درست است که داستانی ساده و کودکانه تمثیلی از تحریف/ادراکِ همتافتِ فیزیکی/فلسفی/اجتماعی است.
new speaker16.11پرسشگر
آیا برای افرادی که به خودیاری گرایش دارند، نوعی از ثمردهی مثل آنچه که اینجا برای دگریاران هست، وجود دارد؟
new speakerرا
من «را» هستم. ثمردهی یکی است. آنهایی که قادرند از طریق سطوحِ مجموعهی ارتعاشی به تراکم چهارم وارد بشوند، میتوانند انتخاب کنند که با چه رفتاری به جستجوی خالق یکتا ادامه دهند.
new speaker16.12پرسشگر
پس بعد از ورود به تراکم چهارم راه از هم جدا شده، بعضیها به سیارات یا جاهایی میروند که دگریاری برقرار است و بعضی دیگر به جاهایی میروند که خاص خودیاری است. درست میگویم؟
new speakerرا
من «را» هستم. درست است.
new speaker16.13پرسشگر
خب. اینطور که فهمیدهام، کنفدراسیون قرنطینه را هفتاد و پنج هزار سال پیش ایجاد کرد. آیا قبل از آن هم گروه اوریون سعی میکرده با ساکنین این سیاره تماس بگیرد؟ یا اینکه… گروه اوریون از چه زمانی تلاش میکرده با زمین تماس بگیرد؟
new speakerرا
من «را» هستم. تقریبا چهار، پنج، هزار [45000] سال پیش اقدامی صورت گرفت. آن اقدام موفقیت آمیز نبود. تقریبا دو شش صفر صفر، دو هزار و ششصد سال [2600] سال پیش در زمانتان، آنها فردی از همتافتِ حافظهی اجتماعی خودشان را به سطح زمین فرستادند. این اقدام تا حدی موفقیت آمیز بود اما در پیوستار فضا/زمان از شدتِ برخوردش کاسته شد. همانند کنفدراسیون، این گروه در مقیاس شما از تقریبا دو سه صفر صفر، دو هزار و سیصد [2300] سال پیش، پیوسته در راستای ثمردهی تلاش میکرده است.
new speaker16.14پرسشگر
آیا میتوانید نام موجودی که دو هزار و ششصد سال پیش به اینجا فرستادند را بگویید؟
new speakerرا
من «را» هستم. مردمتان این موجود را «یهوه» نامیدهاند.
new speaker16.15پرسشگر
ممکن است بگویید منشا ده فرمان از کجاست؟
new speakerرا
من «را» هستم. منشا این فرمانها پیرو اصول موجوداتِ منفی است که میخواهند اطلاعاتی را به همتافتهای ذهن/بدن/روحِ مثبت القا کنند. این اطلاعات تلاش داشت تا مثبتگرایی را کپی یا تقلید کند، در حالیکه ویژگیهای منفی را ابقا میکند.
new speaker16.16پرسشگر
آیا گروه اوریون این کار را انجام داد؟
new speakerرا
من «را» هستم. درست است.
new speaker16.17پرسشگر
هدفشان از این کار چه بود؟
new speakerرا
من «را» هستم. همانطور که قبلا گفته شد، هدف گروه اوریون چیرگی و به بردگی گرفتن است. این کار از طریق یافتن برگزیدگانی در زمین انجام میشود تا دیگران از آنها پیروی کنند. پیروی از طریق ابزارهایی گوناگون ممکن میشود؛ مثل قوانینی که اشاره کردید یا دیگر قوانینی که برگزیدگان ارائه میدهند.
new speaker16.18پرسشگر
آیا گرایش فردی که ده فرمان را دریافت کرد، مثبت بود یا منفی؟
new speakerرا
فرد دریافتگر بغایت مثبت بود، به همین دلیل هم بود که اطلاعات دریافتیاش ویژگیهای شبه مثبتی داشت. مثل دیگر تماسهای ناموفق، این فرد، همتافتِ صدای مرتعشِ موسی، به تدریج نزد آنهایی که از طریقش برای اولین بار با فلسفهی یگانگی آشنا شده بودند، اثر و اعتبارش را از دست داد. این فرد در حالتی غمگین و تضعیف شده از سطحِ ارتعاشیِ تراکم سوم جدا شد، درحالیکه آن افتخار و ایمانِ اولیه در کارِ مفهومسازیِ اصل یگانگی و آزادسازی اعضای قبیلهاش - آنطور که در آن زمان/فضا گفته میشد - را از دست داده بود.
new speaker16.19پرسشگر
اگر گرایش این فرد مثبت بود، گروه اوریون چطور توانست با او تماس بگیرد؟
new speakerرا
من «را» هستم. این نتیجهی نبردی میتوان گفت شدید بین نیروهای مثبتِ کنفدراسیون و منابعی با گرایش منفی بود. آنکه به موسی معروف است، پذیرای تاثیرگیری بود و اصل یگانگی را در سادهترین صورتش دریافت کرد. با این حال آن اطلاعات اولیه سریعا گرایشی منفی یافت، به این دلیل که مردم به انجام اعمالِ فیزیکیِ خاصی در سطوحِ تراکم سوم مصر بودند. این باعث شد که این فرد پذیرای اطلاعات و فلسفهای با ماهیت خدمت به خود باشد.
new speaker16.20پرسشگر
اگر کسی کاملا از دانشِ اصل یگانگی آگاه باشد، بعید است که بگوید: «شما نمیباید». درست است؟
new speakerرا
من «را» هستم. درست است.
new speaker16.21پرسشگر
ممکن است کمی از گذشتهی همتافتِ حافظهی اجتماعیِ خودتان بگویید و اینکه چطور از اصل یگانگی آگاه شدید؟
new speakerرا
من «را» هستم. مسیر یادگیریِ ما در لحظهی حال حک شده است. طبق فهم ما از مفاهیم شما، گذشتهای در مسیر ما وجود ندارد. لطفا دایرهای از هستی را تصور کنید. ما آلفا و اومگا را به عنوان هوشمندیِ بیکران میشناسیم. این دایره هیچگاه از بین نمیرود. این دایره همواره حاضر است.
تراکماتی که ما در نقاط گوناگون این دایره تجربه کردهایم، ویژگیهایی چرخهگونه داشته و به ترتیب زیر هستند:
اول، چرخهی آگاهی.
دوم، چرخهی رشد.
سوم، چرخهی خودآگاهی.
چهارم، چرخهی عشق یا ادراک.
پنجم، چرخهی نور یا خرد.
ششم، چرخهی عشق/نور، نور/عشق یا وحدت.
هفتم، چرخهی درگاه.
هشتم، اوکتاوی که به درون رمز و رازی حرکت میکند که ما از عمقش آگاهی نداریم.
new speaker16.22پرسشگر
بسیار ممنونم. در تماسهایی که قبل از ارتباط با شما با اعضای کنفدراسیون داشتیم، گفته شد که در واقع گذشته و آیندهای وجود ندارد و همه چیز در حال است. آیا این تشبیه درستی از صحبتهای شما است؟
new speakerرا
من «را» هستم. گذشته، حال و آینده در تراکم سوم است. در افق دید فردی که از پیوستار زمان/فضا خارج شده، میتوان دید که در چرخهی تکمیل، تنها حال وجود دارد. ما خود هنوز جویای رسیدن به این درک هستیم. اگر تلاشهای فروتنانهمان کافی باشد، ما در سطح یا بعد هفتم با همه چیز یکی خواهیم شد؛ پس هیچ خاطره، هویت، گذشته یا آیندهای نخواهیم داشت، بلکه در همه چیز وجود خواهیم داشت.
new speaker16.23پرسشگر
آیا این یعنی از همه چیزِ موجود آگاه خواهید بود؟
new speakerرا
من «را» هستم. بخشی از آن درست است. طبق فهم ما این آگاهیِ ما نخواهد بود، بلکه به سادگی آگاهی از خالق خواهد بود. هر چه که هست، در خالق است. پس این دانش در دسترس خواهد بود.
new speaker16.24پرسشگر
در این فکر بودم که در چند سیاره از کهکشان ما حیات وجود دارد و اینکه آیا همهی سیارات و موجودات طبق اصل یگانگی در تراکمات صعود میکنند و آیا راه دیگری هم برای این کار هست؟ به نظرم نمیآید که راه دیگری باشد. درست است؟
new speakerرا
من «را» هستم. لطفا سوال را به شکلی دیگر بپرسید.
new speaker16.25پرسشگر
در چند سیاره از کهکشان ما حیات وجود دارد؟
new speakerرا
من «را» هستم. گمان میکنیم منظورتان در این سوال تمامی ابعاد آگاهی یا تراکماتِ هشیاری است. تقریبا در یک پنجم از تمامی سیارات، نسبت به یک یا چند تراکم آگاهی وجود دارد. محیط بعضی از سیارات فقط پذیرای ساکنین تعداد مشخصی از تراکمات است. به عنوان مثال در حال حاضر سیارهی شما پذیرای سطوح یا تراکمات یک، دو، سه و چهار است.
new speaker16.26پرسشگر
خب. تقریبا در چند سیاره از کهکشانی که ما در آن هستیم، حیاتِ هشیار وجود دارد؟ منظورم فارغ از بحث تراکمات است.
new speakerرا
من «را» هستم. تقریبا شش، هفت، صفر صفر صفر، صفر صفر صفر [67،000،000] سیاره.
new speaker16.27پرسشگر
ممکن است بگویید چند درصد از آنها تراکم سوم، چهارم، پنجم، ششم و غیره هستند؟ خیلی حدودی هم بگویید، کافی است.
new speakerرا
من «را» هستم. هفده درصد تراکم اول، بیست درصد تراکم دوم، بیست و هفت درصد تراکم سوم، شانزده درصد تراکم چهارم، شش درصد تراکم پنجم. دیگر اطلاعات میبایست محفوظ بمانند. ارادهی آزادِ آیندهتان امکان دسترسی بهشان را نمیدهد.
به نکتهای میبایست اشاره کنیم. درصد تقریبا زیادی از سیاراتِ هوشمند، تقریبا سی و پنج درصدشان در این برآورد جای نمیگیرند. اینها رموزِ خاصِ تراکم ششم و هفتم هستند و ما نمیتوانیم دربارهشان صحبت کنیم.
new speaker16.28پرسشگر
خب پس این پنج تراکم اول… آیا همهشان از تراکم سوم و از طریق شناخت اصل یگانگی و عمل به آن پیش رفتهاند؟
new speakerرا
من «را» هستم. درست است.
new speaker16.29پرسشگر
پس تنها راهی که یک سیاره یا ساکنینش بتوانند از وضعیتی مثل وضعیت سیارهی ما درآیند، این است که اصل یگانگی را دریابند و بر اساسش عمل کنند. درست است؟
new speakerرا
درست است.
new speaker16.30پرسشگر
ممکن است بگویید قطبیت چند درصد از سیاراتِ تراکمات سوم، چهارم و پنجم منفی است؟ یعنی در چند درصد از سیاراتی که گفتید، موجودات به خودیاری مشغولند؟
new speakerرا
من «را» هستم. با توجه به اصل سردرگمی، ما نمیتوانیم به این سوال پاسخ دهیم، بلکه تنها میتوانیم بگوییم که تعداد بسیار کمتری از سیارات، گرایش غالبشان منفی یا خودیاری است. ذکر تعداد دقیقش مناسب نخواهد بود.
new speaker16.31پرسشگر
میخواهم قیاسی بکنم که چرا تعداد سیارات منفی از مثبت کمتر است و از شما بپرسم که آیا این قیاس خوبی است یا نه؟
در اجتماعی با گرایش به قطب مثبت یا دگریاری به راحتی میتوان از افراد خواست که به کمک هم تخته سنگ بزرگی را جابهجا کنند. در حالیکه انجام همین کار در سیارهای با گرایش منفی یا خودیاری خیلی سختتر خواهد بود. یعنی به راحتی نمیتوان از افراد خواست کاری بکنند که خیرش به همه برسد. بنابراین در جوامع مثبت خیلی راحتتر میتوان اصل دگریاری را برقرار کرد و در راستایش رشد کرد. درست است؟ [شنیده نمیشود]
new speakerرا
من «را» هستم. درست است.
new speaker16.32پرسشگر
خیلی ممنونم. ممکن است بگویید کنفدراسیون سیارات چرا و چگونه شکل گرفت؟
new speakerرا
من «را» هستم. میل خدمت به دیگران- در بعد عشق یا ادراک- شروع میکند تا هدفی فراگیر برای همتافتهای حافظهی اجتماعی باشد. به این ترتیب در گذشتهای بسیار بسیار دور در زمانتان، آن درصدی از سیارات که گفتیم، به علاوهی چهار درصد دیگر که اجازه نداریم هویتشان را بگوییم، متوجه شدند که همه یک چیز را میجویند و آن خدمت به دیگران است.
پس از آنکه این موجودات به درکی از دیگر موجودات، دیگر سیارات و دیگر مفاهیم مرتبط با خدمت رسیدند، رابطهای بینشان شکل گرفت که هدفش تقسیم این ادراکات و همکاری با یکدیگر در راستای تحقق اهداف مربوط به خدمت بود. بنابراین هرکدامشان دادههای همتافت حافظهی اجتماعیشان را در مکانی جای دادند که میتوانید مجموعهی مرکزیِ اندیشه بنامید و همهی اعضا به آن دسترسی دارند. از این طریق ساختاری شکل گرفت که در آن هر فرد میتوانست به خدمت خاص خودش مشغول باشد و همزمان از هر ادراکی که برای پیشبرد خدمتش نیاز دارد، بهرهمند باشد. دلیل تشکیل و شیوهی کار کنفدراسیون این است.
new speaker16.33پرسشگر
در تعجبم که با وجود این همه سیارهای که در این کهکشان است… شما گفتید که کنفدراسیون از تقریبا پانصد سیاره تشکیل شده است. به نظرم این تعداد شامل درصد خیلی کمی از کل سیارات تراکم چهارمی و پنجمی است. آیا دلیل خاصی هست که درصد کمی عضو این کنفدراسیون هستند؟
new speakerرا
من «را» هستم. کنفدراسیونهای بسیاری وجود دارند. این کنفدراسیون با سپهر سیارهایِ هفت کهکشانِ شما کار میکند و مسئول مددجوییهای تراکمات گوناگونشان است.
new speaker16.34پرسشگر
میتوانید اصطلاح کهکشان را به معنایی که استفاده کردید، تعریف کنید؟
new speakerرا
منظور ما از کهکشان همان است که شما سامانههای ستارهای میگویید.
new speaker16.35پرسشگر
کمی گیج شدهام. کنفدراسیونی که عضوش هستید، تقریبا به چه تعداد از سیارات خدمت میکند؟
new speakerرا
من «را» هستم. متوجه سردرگمی شما هستم. ما با زبانتان چالش داریم.
اصطلاح کهکشان میبایست شکافته شود. ما به مجموعه ارتعاشی که محلی است، کهکشان میگوییم. بنابراین خورشیدتان در دیدگاه ما مرکز کهکشان شما است. متوجهیم که این اصطلاح برای شما معنای دیگری دارد.
new speaker16.36پرسشگر
بله. در علم ما اصطلاح کهکشان برای ارجاع به سامانهی ستارهایِ عدسی استفاده میشود که شامل میلیونها میلیون ستاره است. این مساله قبلا هم در صحبتهای ما باعث ایجاد سردرگمی شده بود و خوشحالم که بالاخره روشن شد.
حالا با توجه به کاربردی که از اصطلاح کهکشان گفتم، یعنی سامانهی ستارهای عدسی که شامل میلیونها ستاره است، آیا درباره تکامل در دیگر کهکشانها چیزی میدانید؟
new speakerرا
من «را» هستم. ظرفیت ما برای آگاهی از حیات بیکران است. فرض شما درست است.
new speaker16.37پرسشگر
ممکن است بگویید آیا پیشرفت حیات در دیگر کهکشانها هم مشابه این کهکشان است؟
new speakerرا
من «را» هستم. پیشرفت حیات تقریبا نزدیک به مشابه است؛ در سرتاسر بیکرانگی، همه تا بینهایت به تطابق با یگانگی نزدیک میشوند. انتخاب آزاد در آنچه سامانههای کهکشانی میگویید، باعث میشود که ماهیت تنوع بین هر کهکشان با دیگری بغایت اندک باشد.
new speaker16.38پرسشگر
پس اصل یگانگی به راستی جهان شمول محسوب میشود و در تمام کهکشانها عامل پیشروی در مسیر رسیدن به تراکم یا اوکتاو هشتم است. درست میگویم؟
new speakerرا
من «را» هستم. درست است. بینهایت شکل، بینهایت ادراک وجود دارد، اما پیشرفت یکی است.
new speaker16.39پرسشگر
تصور میکنم برای اینکه فردی بتواند از تراکم سوم به چهارم برود، حتما لازم نیست اصل یگانگی را درک کند. درست است؟
new speakerرا
من «را» هستم. برای اینکه فردی بتواند ثمر بدهد، کاملا الزامی است که آگاهانه درک کند که نمیفهمد. درک کردن متعلق به این تراکم نیست.
new speaker16.40پرسشگر
این نکتهی بسیار مهمی است. کلمهی اشتباهی را به کار بردم. منظورم این بود که اگر فردی از اصل یگانگی آگاه نباشد، باز هم میتواند از تراکم سوم به چهارم برود.
new speakerرا
من «را» هستم. درست است.
new speaker16.41پرسشگر
در کدام نقطه از تراکمات لازم است که افراد از اصل یگانگی آگاه باشند تا پیشروی کنند؟
new speakerرا
من «را» هستم. ثمردهی در تراکم پنجم خاصِ کسانی است که تحریفاتِ ارتعاشیِ آنها پذیرای افتخار/وظیفهی اصل یگانگی است. این مسئولیت/افتخار، بنیاد این ارتعاش است.
new speaker16.42پرسشگر
ممکن است کمی بیشتر دربارهی مفهوم افتخار/مسئولیت توضیح دهید؟
new speakerرا
من «را» هستم. هر مسئولیتی، یک افتخار است و هر افتخاری، یک مسئولیت.
new speaker16.43پرسشگر
میخواهم سوالی بپرسم که کمی عجیب است و شاید از کتاب حذفش کنم. میخواستم بدانم آیا میتوانید دربارهی ماجرای مثله شدن گاوها که اخیرا در کشور ما و بعضی از دیگر کشورها اتفاق افتاده توضیحاتی بدهید؟
new speakerرا
من «را» هستم. بیشتر این مواردی که مثله کردن میگویید، توسط آن موجوداتِ تراکمِ دومی انجام میشود که از لاشه تغذیه میکنند. بخشی دیگر از این به اصطلاح مثله کردنها از نوعی هستند که میتوانید چند بعدی بنامید. برساختی از جنس فکر-شکل، از اجزای مختلف این موجودات استفاده میکند تا در تراکم سوم حیات و هستی داشته باشد.
new speaker16.44پرسشگر
این فکر-شکلها از کجا میآیند؟
new speakerرا
من «را» هستم. این سوال بسیار مبهمی است. با این وجود سعی میکنیم به آن پاسخ دهیم. در وهلهی اول آنها از خالق میآیند. در وهلهی دوم از آنجایی میآیند که میتوانید سطوح درونیِ اندیشه یا سطوح پایینترِ اختری بنامید. در وهلهی سوم و طبق مجموعهی تصویرسازیِ برساختهی شما، آنها زیر پوستهی سیارهتان زندگی میکنند.
new speaker16.45پرسشگر
آیا همهشان یک شکل خاص دارند؟
new speakerرا
من «را» هستم. این موجودات میتوانند به هر فکر-شکلی در آیند که از احساس ترس یا وحشت برآمده است.
new speaker16.46پرسشگر
آیا این فکر-شکلها فقط میتوانند به گلهها حمله کنند یا به انسانها هم میتوانند حمله کنند؟
new speakerرا
من «را» هستم. این فکر-شکلها نمیتوانند به موجوداتِ تراکم سومی حمله کنند.
new speaker16.47پرسشگر
متشکرم. آیا میتوانید دربارهی ذرههای نقرهای رنگی که ما گاهی بر صورتمان و در جاهای دیگر پیدا میکنیم، چیزی بگویید؟
new speakerرا
من «را» هستم. اینهایی که میگویید نشانههایی با گرایشی سوبژکتیو هستند که مادیت یافتهاند تا معنایی سوبژکتیو را به یک همتافت ذهن/بدن/روح و نه شخص دیگری برسانند.
new speaker16.48پرسشگر
چه کسی این ذرههای نقرهای را میسازد؟ آیا واقعی هستند؟
new speakerرا
من «را» هستم. لطفا پتانسیل آموختن/آموزشی را تصور کنید که رو به رشد است. در مرحلهای از این رشد، نشانی ارسال میشود تا به درستی یا اهمیت آن آموختن/آموزش اشاره کند. شخصِ فرد با همکاری سطوح درونی، نشانههایی خلق میکند که برای خودش قابل درک و توجه باشد.
new speaker16.49پرسشگر
منظورتان این است که ما خودمان اینها را خلق میکنیم؟
new speakerرا
من «را» هستم. افراد این نشانهها را آگاهانه خلق نمیکنند، ریشههای همتافت ذهن است که پس از تماسِ ادراک با بیکرانیِ هوشمند، اینگونه نشانهها را خلق میکند.
new speaker16.50پرسشگر
متشکرم. آیا برایتان امکان دارد که توصیفی کوتاه از شرایط موجود در تراکم چهارم بدهید؟
new speakerرا
من «را» هستم. خواستاریم حین صحبتمان، در نظر داشته باشید که برای ارائهی توصیفی کامل و شامل از تراکم چهارم، هیچ کلمهای وجود ندارد. ما فقط میتوانیم آنچه تراکم چهارم نیست را توضیح دهیم و آنچه هست را تقریبی بیان کنیم. فراتر از تراکم چهارم، توانایی ما محدودتر میشود؛ تا جایی که کاملا بیکلام میشویم.
آنچه تراکم چهارم نیست: تراکم چهارم شامل کلام نیست، مگر آنکه انتخاب شود؛ برای فعالیتِ همتافتِ بدن، نیازی به داشتنِ کالبدهای سنگینِ شیمیایی نیست؛ ناهماهنگی با خود در آن ممکن نیست؛ ناهماهنگی با مردم جایی در آن ندارد. ایجاد ناهماهنگی به هیچ عنوان در محدودهی احتمالات نیست.
تخمینی از بیاناتی مثبت دربارهی تراکم چهارم چنین است: تراکم چهارم سطحی است که در بدنی از جنس دوپایان تجربه میشود که تراکم بسیار بیشتری از بدن تراکم سومی دارد و از حیات سرشارتر است. تراکم چهارم سطحی است که در آن افراد از افکار هم آگاهند؛ سطحی که در آن افراد از ارتعاش هم آگاهند؛ سطحی که در آن اندوهِ تراکمِ سوم درک شده، با آن همدلی میشود؛ سطحی که به سوی نور و خرد میل میکند؛ سطحی که تفاوتهای فردی در آن عیان بوده و خود به خود از طریقِ توافقِ عام هارمونی مییابند.
new speaker16.51پرسشگر
ممکن است کلمهی تراکم را بر اساس معنایش در این بحث تعریف کنید تا وقتی از آن استفاده میکنید، دیدگاه کاملتری از مفهومش داشته باشیم؟
new speakerرا
من «را» هستم. اصطلاح تراکم آنی است که شما ریاضی میگویید. نزدیکترین تشبیه از آن موسیقی است که در مقیاس غربیِ شما، هفت نت دارد و نت هشتم در آن شروع اوکتاوی جدید است. درون اوکتاو عظیمِ هستی که ما و شما در آنیم، هفت اوکتاو یا تراکم هست. در هر تراکم هفت زیر-تراکم است. در هر زیر-تراکم هفت زیر-زیر-تراکم است و این تا بینهایت ادامه دارد.
new speaker16.52پرسشگر
متوجهام که زمان جلسه کمی از یک ساعت گذشته است. ترجیح میدهم ادامه دهیم، اما قبلش میخواهم بدانم که شرایط سازه چطور است؟
new speakerرا
من «را» هستم. این سازه در تعادل است. اگر تمایل دارید، میتوان به صحبت ادامه داد.
new speaker16.53پرسشگر
بسیار خب. پس بحث قبلی دربارهی تراکمات را ادامه دهیم. فهمیدم که هر تراکم هفت زیر-تراکم دارد و هر زیر-تراکم به نوبهی خود شامل هفت زیر-تراکم است و آن هم هفت زیر-تراکم دارد. و همچنانکه همه چیز به توان هفت افزایش مییابد، این جریان با سرعت بسیار زیادی گسترده میشود. آیا این یعنی که در هر تراکم، هر چه تصور کنید دارد اتفاق میافتد؟ و بسیاری چیزها هم اتفاق میافتد که در تصور ما نمیگنجد؟… آیا… همهی این اتفاقات… این مساله خیلی گیج کننده است…
new speakerرا
من «را» هستم. از مجموع مفاهیمی که باعث سردرگمی شما شده، آنی را انتخاب میکنیم که بیش از همه با آن درگیرید و آن مفهومِ فرصتِ بیشمار است. شما میتوانید هر مجموعهی امکان/احتمالی را دارای وجود بدانید.
new speaker16.54پرسشگر
آیا کاری که ما در هنگام فکر کردن به احتمالات انجام میدهیم- مثلا خیالپردازی - آیا اینگونه کارها در این تراکمات به واقعیت میپیوندند؟
new speakerرا
من «را» هستم. این به ماهیت خیالپردازی بستگی دارد. این موضوعی بسیار گسترده است. شاید این سادهترین توضیحی باشد که میتوانیم ارائه بدهیم: اگر آنکه خیالپرداز میگویید، دربارهی خودش خیالپردازی کند، تخیلاتش فقط برای خودش به واقعیت تبدیل میشوند. اگر خیالپردازی از نوع تعمقی و کلینگر باشد، ممکن است نتایجش به بینهایت مجموعهی امکان/احتمال برسد و در مکانی دیگر به وقوع بپیوندد. اینگونه حاصل خیالپردازی، دیگر به میدانهای انرژیِ خالقش بسته نیست.
new speaker16.55پرسشگر
مثالی میزنم تا این موضوع روشنتر شود. اگر من قویا تخیل کنم که یک کشتی میسازم، آیا تخیل من در یکی از دیگر تراکمات اتفاق میافتد؟
new speakerرا
من «را» هستم. این اتفاق افتاده، میافتد، خواهد افتاد.
new speaker16.56پرسشگر
پس اگر فردی مثلا قویا تخیل کند که با موجود دیگری میجنگد، آیا این نبرد اتفاق خواهد افتاد؟
new speakerرا
من «را» هستم. در این مورد تخیل فرد به خود و به دگر-خود مربوط است که باعث میشود فکر-شکلی که خلق شده به مجموعهی امکان/احتمالِ خاصِ خالقش وصل شود. این امر امکان/احتمالِ وقوعش را در تراکم سوم بیشتر میکند.
new speaker16.57پرسشگر
آیا گروه اوریون از این قاعده استفاده میکند تا شرایط را برای رسیدن به هدفش تغییر دهد؟
new speakerرا
من «را» هستم. ما پاسخی مشخصتر نسبت به سوالتان خواهیم داد. گروه اوریون از خیالات خصمانه و از دیگر خیالاتی با ارتعاش منفی استفاده میکند تا به این فکر-شکلها بازخور دهد و تقویتشان کند.
new speaker16.58پرسشگر
آیا آنها میتوانند کاری کنند که همتافت بدن به نوعی احساس رضایت کند و این طوری خیالپردازیها را تقویت میکنند؟
new speakerرا
من «را» هستم. آنها فقط زمانی میتوانند چنین کاری کنند که همتافت ذهن/بدن/روحی که مخاطبشان است، توانایی بالایی برای دریافت چنین فکر-شکلهایی داشته باشد. میتوان چنین روشی را نامعمول دانست، هرچند که گروه اوریون به واقع هم از آن استفاده میکرده است.
new speaker16.59پرسشگر
مسافران سرگردان زیادی که در این دوره و اخیرا به زمین میآیند. آیا این مسافران توسط افکار اوریون مورد حمله قرار میگیرند؟
new speakerرا
من «را» هستم. همانطور که قبلا هم گفتیم، مسافران سرگردان در همتافت ذهن/بدنشان، کاملا به مخلوقات تراکم سومی تبدیل میشوند. شانس رخ دادن چنین اتفاقی در تراکم سوم برای همه یکسان است؛ چه مسافری سرگردان باشد و چه همتافت ذهن/بدن/روحی از سپهر این سیاره. تنها تفاوت در همتافت روح است که اگر بخواهد، سپری نورانی در اختیار دارد که به او امکان میدهد آنچه که نیست را بهتر تشخیص بدهد. یعنی روشنتر از دیگران خواستههای نامناسبِ همتافتِ ذهن/بدن/روحش را ببیند. این مساله تنها نوعی سوگیری است و نمیتوان نام ادراک بر آن نهاد.
به علاوه مسافر سرگردان در همتافتِ ذهن/بدن/روحش تحریف کمتری به آن دسته از انحرافات تراکم سومی دارد که به سردرگمی بین قطبیتهای مثبت و منفی مربوط هستند. بنابراین در مقایسه با فردی منفی، کمتر میتواند طبیعتِ منفیِ افکار یا موجودات را تشخیص دهد.
new speaker16.60پرسشگر
پس مسافران سرگردانی که در اینجا متناسخ میشوند، نشانههایی با اولویت بالا برای حملهی گروه اوریون هستند. درست است؟
new speakerرا
من «را» هستم. درست است.
new speaker16.61پرسشگر
و اگر گروه اوریون بتوانند مسافر سرگردانی را با موفقیت تصرف بکنند، در هنگام ثمردهی چه اتفاقی برایش میافتد؟
new speakerرا
من «را» هستم. همانطور که قبلا گفتهایم، اگر مسافر سرگردان در عمل گرایشی منفی نسبت به دگر-خود داشته باشد، در ارتعاشِ سیارهای گرفتار میشود و در هنگام موسم ثمردهی، احتمالا میبایست اَبَر چرخهی تراکم سوم را دوباره بگذراند. این آخرین سوال کامل در این جلسه خواهد بود.
آیا قبل از پایان جلسه سوال کوتاهی دارید که ما بتوانیم پاسخ دهیم؟
new speaker16.62پرسشگر
فقط میخواهیم بدانیم که آیا سازه میتواند آسودگی بیشتری بیابد؟
new speakerرا
من «را» هستم. سازه با توجه به تحریفاتِ مربوط به ضعف در همتافت بدنش، تا حدی که برای شما امکان دارد، راحت است. شما با وجدان هستید.
من «را» هستم. شما را در عشق و در نور خالق یکتای بیکران ترک میکنم. پس شادمانه در قدرت و آرامش خالق یکتا پیش روید. آدونای.